نوع مقاله : مقاله علمی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری حسابداری، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
2 دانشیار مدعو، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
3 استادیار، گروه اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
4 استادیار گروه حسابداری، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of this research is to modeling and predicts bankruptcy using real and accrual earnings management variables. Based on this, using logistic regression, the accuracy of bankruptcy models before and after adding Earning management variables were estimated and compared. So, a sample consisting of 1287 years - company during the period 2006 to 2018 has been selected from the companies of Tehran Stock Exchange. The results showed that the predictability power of Altman, Springgate and Zimsky bankruptcy models has increased significantly after adding accrual earnings management variables compared to the initial models. The results also show that the parameters of real earning management weaken the predictability of Altman, Springgate and Zimsky models. Based on the results, accountants, managers, and economic planners are advised to pay special attention to the phenomenon of corporate Earning management in order to make their decisions better.
کلیدواژهها [English]
1. مقدمه
«ورشکستگی[1]» شرکتها موجب به هدر رفتن منابع و عدم بهرهگیری از فرصتهای سرمایهگذاری میشود. پیشبینی ورشکستگی با طراحی شاخصها و الگوهای مناسب میتواند شرکتها را نسبت به وقوع «درماندگی مالی[2]» و ورشکستگی آگاه سازد تا با توجه به این هشدارها سیاست مناسبی را اتخاذ نمایند (محسنی، آقابابایی و محمد قربانی، 1392).
سرمایهگذاران و بانکها تمایلی به سرمایهگذاری در شرکتهای دچار درماندگی مالی ندارند؛ به همین دلیل، پیشبینی درماندگی مالی و ورشکستگی شرکتها از اهمیت ویژهای نزد آنها برخوردار است. از طرفی، چون ورشکستگی تبعات و پیامدهای ناگواری بر اشتغال و نیروی کار دارد، سیاستگذاران نیز به دنبال شناسایی شرکتهای درمانده مالی و ورشکسته هستند تا بتوانند سیاستهای حمایتی را به موقع بر این شرکتها یا صنایع اعمال کنند (پناهی، اسدزاده و جلیلی مرند، 1393).
محققان در خصوص اقدامات شرکتها برای جلوگیری از درماندگی، به حقایقی دست یافتهاند؛ یافتههای دی فوند و جیامبالو[3] (1994) نشان میدهد شرکتهایی که به درماندگی مالی دچار میشوند، سعی میکنند پیش از درماندگی اساسی شرکت با استفاده از روشهای جایگزین مالی و حسابداری به سطح درآمدی بالاتر دست یابند. در این راستا، گارسیا لارا، گارسیا اوسما و نوفیتو[4] (2009 به نقل از بادآورنهندی، شریفزاد و خجسته، 1395) اظهار کردهاند مدیران در سالهای قبل از ورشکستگی، به «مدیریت سود تعهدی[5]» روی میآورند.
پژوهشگرانی چون دیچو و تانگ[6] (2008)، راسنر[7] (2003)، گارسیا لارا، گارسیا اوسما و مورا[8] (2005) و کامپا و کامخو مینانو[9] (2015) در پژوهشهای خود مطرح کردهاند که واحدهایی که دچار بحران مالی میشوند؛ به هر شیوه ممکن تلاش میکنند، اوضاع مالی خود را بهتر نشان دهند و برای این هدف، یکی از روشهایی که مدیران این شرکتها بر آن تاکید میورزند، مدیریت سود شرکت میباشد.
بر اساس گزارش موسسه حسابرسی دیلوئیت[10](2008) شرکتهای ورشکسته و یا شرکتهای در شُرف ورشکستگی، محتملتر است که از «تقلّب مالی[11]» بهره ببرند. این موسسه در پژوهش منتشر شده خود این احتمال را در خصوص شرکتهای ورشکسته نسبت به شرکتهایی که دچار بحران مالی نیستند، 300 درصد برآورد کرده است. همچنین، آموآ گیارتنگ[12] (2014) ضمن بررسی وضعیت مدیریت سود و ورشکستگی شرکتهای کشور غنا اظهار کرده است که برای بررسی دقیقتر ارتباط مدیریت سود و ورشکستگی لازم است که پژوهشهای بیشتری در بین شرکتهای مختلف یک صنعت خاص انجام شود تا اطمینان حاصل شود که آیا شواهد تجربی کافی در خصوص رابطه ورشکستگی و دستکاری سود در کشورهای در حال توسعه و نیز توسعهیافته وجود دارد یا خیر.
در همین زمینه، دستگیر، حسینزاده، خدادادی، واعظ (1391) در پژوهش خود در مورد مدیریت سود معتقدند برخی شرکتهای درمانده مالی ایرانی، با افزایش ظرفیت مدیریتی سودهای خود در سه سال منتهی به بحران، سعی میکنند، بحران مالی را کنترل نمایند. با توجه به شواهد تجربی در این زمینه به ویژه در کشورهای در حال توسعه و ضرورت بررسی بیشتر این موضوع در ایران، پرسش اساسی پژوهش این است که آیا متغیرهای «مدیریت سود تعهدی» و «مدیریت سود واقعی[13]» مبتنی بر مدل جونز (1991)[14] و مدل رویچودهاری (2006)[15] توان پیشبینی مدلهای ورشکستگی را در محیط اقتصاد ایران دارد یا خیر. برای پاسخ به این پرسش از روش رگرسیون لجستیک بهره گرفته میشود. با توجه به این که در ادبیات اقتصادی، مطالعات جامعی در مورد موضوع یاد شده، وجود ندارد و پژوهشهای نسبتا مرتبط نیز تنها به تاثیر یک بعد از مدیریت سود بر مدلهای ورشکستگی پرداختهاند؛ میتوان این مقاله را تلاشی جهت رفع این شکاف با تاکید بر تأثیر دو نوع مدیریت سود بر توان پیشبینی سه مدل ورشکستگی درنظر گرفت. در این راستا، مقاله به این شکل سازماندهی میشود. در بخش دوم، ادبیات پژوهش مرور میشود؛ بخش سوم به روش پژوهش میپردازد؛ در بخش چهارم، یافتهها بیان میشود و بخش پایانی به نتیجهگیری و پیشنهادها اختصاص دارد.
تا به امروز، مدلهای متنوعی برای پیشبینی ورشکستگی شرکتها توسط پژوهشگران عرضه شده است و هر کدام نیز به نتایجی دست یافتهاند. از بعد تاریخی، اولین تلاش در زمینه استفاده از «نسبتهای مالی[19]» برای پیشبینی ورشکستگی توسط پاول فینز پاتریک[20] (1931) - اقتصاددان و محقق برجسته آمریکایی- انجام شده است. اما، هنری ویلیام بیوِر (1966) اولین کسی بود که تحقیقاتش منجر به ایجاد مدلی برای پیشبینی ورشکستگی شد (کردستانی، تاتلی و کوثریفر، 1393).
اثرگذارترین پژوهش مربوط به ورشکستگی، توسط ادوارد آی آلتمن[21]، اقتصاددان برجسته آمریکایی، در مقالهای مشهور با عنوان «نسبتهای مالی برای تشخیص ورشکستگی» در سال 1968 میلادی عرضه شده است. اغلب از این مقاله با عنوان رویکردی نوین در پیشبینی ورشکستگی یاد میشود (بیلوواری، جیاکومینو و آکرس[22]، 2007). وی در پژوهش خود با بهکارگیری روش تحلیل تمایزی چندمتغیره و نسبتهای مالی، معروفترین مدل پیشبینی ورشکستگی را ارائه کرده است.
اسپرینگیت[23] (1978) نیز همانند آلتمن از تحلیل ممیزی چندمتغیره استفاده کرده و با کاربرد چهار نسبت مالی، مدلی طراحی کرده است که از دقت و صحتی[24] برابر با 5/92 درصد برخوردار است (ابراهیمی کردلر و اعرابی، 1390).
زیمسکی[25](1984) در تحقیقی با استفاده از تحلیل پروبیت و نسبتهای مالی، مدلی با دقت 92 درصد ارائه کرد. اُلسون[26] (1980) برای پیشبینی ورشکستگی از رگرسیون لجستیک استفاده کرد. وی با ارایه سه الگو تا سه سال قبل از ورشکستگی توانست به ترتیب، به دقت 1/85، 6/87 و 6/82 درصد دست یابد. افزون بر مدلهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری، برخی از محققان، روشهای مبتنی بر اطلاعات بازار را ارائه کردند (برای مثال، نگاه کنید به رابرت سی مرتون[27]، 1974). به عقیده پژوهشگران، روشهای مبتنی بر حسابداری نسبت به روشهای مبتنی بر اطلاعات بازار اولویت خاصی دارد (نمازی، حاجیها و چناری، 1397).
یکی از روشهایی که مدیران شرکتهای درمانده مالی و ورشکسته ممکن است برای مخفی کردن عملکرد ضعیف خود به قصد کسب فرصت و به تأخیر انداختن ورشکستگی از آن استفاده کنند، «دستکاری افزایشی سود حسابداری» است. پیامد منفی این اقدام این است که قابلیت اتکای سود حسابداری کاهش یافته و در نتیجه، کیفیت سود پایین میآید (روسنر، 2003).
گارسیا لارا و همکاران (2009) در پژوهش خود دریافتهاند شرکتهای ورشکسته، در چهار سال قبل از ورشکستگی، توان مدیریتی سودهای خود را افزایش میدهند. لین، لو و وو[28] (2016) براین فرض تاکید کردهاند که انتظار میرود ارتباط معناداری بین مدیریت سود افزایشی و احتمال ورشکستگی وجود داشته باشد. به همین دلیل، دستکاری سود در مواجهه با درماندگی مالی، اهمیت تحلیلهای مختلف در خصوص مدیریت سود و کیفیت سود و تأثیر آن بر احتمال وقوع ورشکستگی را بیش از پیش نمایان میکند. در این راستا، کامپا و کاماکو- مینانو (2015 به نقل از وگانزونس و سورین[29]، 2017) نیز استدلال کردهاند که شرکتهای ورشکسته بیش از شرکتهای سالم تحت فشار هستند که سودهای خود را هدایت و مدیریت کنند.
ناگار و سن[30] (2018) در پژوهشی با بررسی دادههای حاصل از 5909 سال- شرکت آمریکایی در سالهای 1993 - 2010 نشان دادهاند شرکتهایی با سطح درماندگی کم، بیشتر از روشهای مدیریت سود واقعی و شرکتهای با سطح درماندگی زیاد از روشهای مدیریت سود تعهدی برای رسیدن به اهداف هموارسازی سود و پنهانسازی درماندگی استفاده میکنند.
وگانزونس و سورین (2017) با انجام پژوهشی بر شرکتهای فرانسوی دریافتند معیارهای اندازهگیری مدیریت سود تعهدی میتواند عملکرد مدلهای پیشبینی ورشکستگی را بهبود بخشد. همچنین یافتهها نشان داد شرکتهای ورشکسته بیشتر از روشهای اقلام تعهدی برای مدیریت سود استفاده میکنند؛ در حالی که شرکتهای سالم (با وضعیت خوب اقتصادی و مالی) اغلب تمایل دارند از مدیریت سود واقعی بهره گیرند. بنابراین با لحاظ کردن این نظریه که تفاوت در نوع مدیریت سود ممکن است بیانگر وضعیت سالم یا ورشکسته بودن شرکت باشد، اطلاعات حاصل از نوع دستکاری سود میتواند در تشخیص وضعیت مالی شرکتها سودمند بوده و منجر به بهبود عملکرد مدلهای پیشبینی ورشکستگی شود.
لین و همکاران (2016) با استفاده از ابزارهای مدیریت سود واقعی به مدلسازی ورشکستگی تجاری طی سالهای 2000 - 2012 در بورس اوراق بهادار چین پرداختند. آنها از متغیرهای مدل رویچودهاری (2006) و متغیرهای مدل آلتمن (1968) به عنوان متغیرهای پیشبین استفاده کردند. نتایج نشان داد متغیرهای مدیریت سود میتواند ورشکستگی تجاری را پیشبینی کند.
رویهائو[31](2012) در پژوهشی از شاخصهای کیفیت سود برای پیشبینی درماندگی مالی استفاده کرد و نشان داد شاخصهای کیفیت سود میتواند به عنوان متغیرهای پیشبینیکننده درماندگی مالی مدنظر قرار گیرند.
چاریتو، لمبرتیداس و تریگورگیس[32] (2007) طی بازه زمانی 1986-2001 به بررسی رفتارهای مدیریت سود در شرکتهای ورشکسته پرداختند. نتایج بیانگر وجود مدیریت سود در شرکتهای ورشکسته در سالهای قبل از ورشکستگی بوده است.
نمازی و همکاران (1397) تأثیر معیارهای مدیریت سود واقعی بر پیشبینی ورشکستگی 83 شرکت در یک بازه زمانی ده ساله 1386 - 1396 در شرکتهای بورسی تهران را مورد بررسی قرار دادند. آنها برای سنجش مدیریت سود از مدل رویچودهاری و برای سنجش ریسک ورشکستگی از معیار آلتمن استفاده کردند. یافتهها نشان داد دستکاری فعالیتهای واقعی یا اعمال بیشتر مدیریت واقعی سود بر پیشبینی ورشکستگی تأثیرگذار است.
مهرانی، مهرانی، منصفی و کرمی (1384) به بررسی تطبیقی شاخصهای کیفیت سود در شرکتهای ورشکسته و سالم جهت تعیین میزان اثرگذاری آنها در قدرت مدلهای پیشبینیکننده ورشکستگی در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1378 لغایت 1382 پرداختند. بررسی دادههای 211 شرکت نشان داد شرکتهای درمانده در مقایسه با شرکتهای سالم کیفیت سود پایینتری دارند و همچنین، افزودن شاخصهای کیفیت سود به مدل اولیه زیمسکی، قدرت پیشبینیکنندگی آن را افزایش میدهد.
دستگیر، حسینزاده، خدادادی و واعظ (1391) وضعیت مدیریت سود و کیفیت سود در شرکتهای درمانده مالی در دوره زمانی 1380 - 1387 شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران را بررسی و با کیفیت سود شرکتهای غیردرمانده مقایسه کردند. نتایج نشان داد شرکتهای درمانده مالی سودهای خود را در سه سال قبل از ورشکستگی به شکل افزایشی مدیریت میکنند.
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است که به موجب آن سعی میشود تأثیر متغیرهای مدیریت سود تعهدی و واقعی بر مدلهای ورشکستگی از طریق مدلهای رگرسیون لجستیک مورد بررسی قرار گیرد. اطلاعات از صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای توضیحی شرکتهای نمونه از پایگاه اینترنتی بورس اوراق بهادار تهران و نرمافزار رهآورد نوین استخراج شده است و به منظور تحلیل دادهها از نسخه 9 نرمافزار ایویوز[33] استفاده شده است. نمونهها شامل دو گروه شرکتهای ورشکسته و غیرورشکسته میباشد. معیار اصلی انتخاب شرکتهای ورشکسته، ماده 141 قانون تجارت میباشد. بر این اساس، شرکتهایی «ورشکسته» محسوب میشوند که دو سال متوالی مشمول این ماده شده باشند.
به طور کلی، تعداد نمونه آماری شامل100 شرکت از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1385- 1397 (1287 مشاهده شامل 215 مشاهده ورشکسته و 1072 مشاهده غیرورشکسته) انتخاب شدهاند. فرضیههای پژوهش از طریق رگرسیون لجستیک (تحلیل لاجیت) آزمون میشود. بدین منظور، دو گروه شرکتهای مشمول ماده 141 و غیرمشمول ماده 141 به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته میشوند. سپس با استفاده از متغیرهای مدیریت سود تعهدی و واقعی از طریق رگرسیون لاجیت مدل پیشبینی ورشکستگی برآورد میشود. در پایان، کارایی مدل از لحاظ دقت پیشبینی و خطا بررسی میشود.
4. برآورد مدل و تجزیه و تحلیل یافتهها[34]
فرضیه اول بیان میکند که متغیرهای مدیریت سود تعهدی، توان پیشبینی مدل ورشکستگی آلتمن را افزایش میدهند. ابتدا ضرایب برآورد شده مدل آلتمن بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی، محاسبه شده است. از آنجا که آماره LR به دست آمده و سطح معناداری آن (000/0) کمتر از سطح خطای 5 درصد است؛ بنابراین، مدل لاجیت برآورد شده معتبر است.
جدول 1. نتایج برآورد اولیه مدل آلتمن
Z = -0.011 - 0.653X1+ 6.362X2 - 20.748X3 - 2.200X4 + 0.543 X5 |
|||
متغیرهای مستقل |
متغیر وابسته: ورشکستگی |
||
ضریب |
آماره Z |
سطح خطا |
|
X1= نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها |
653/0- |
589/1- |
112/0 |
X2= نسبت سود (زیان) انباشته به کل داراییها |
362/6 |
753/4 |
000/0 |
X3= نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها |
748/20- |
231/9- |
000/0 |
X4= نسبت ارزش دفتری صاحبان سهام به کل بدهیها |
200/2- |
462/3- |
000/0 |
X5= نسبت فروش خالص به کل داراییها |
543/0 |
743/2 |
006/0 |
C |
011/0- |
033/0- |
973/0 |
ضریب مک فادن |
476/0 |
||
آماره LR |
168/553 |
||
سطح اهمیت |
000/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
سپس، دقت مدل اولیه آلتمن بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی در دو گروه شرکتهای ورشکسته و سالم، مورد بررسی قرار گرفت. مدل آلتمن حدود 47 درصد شرکتهای ورشکسته و 5/77 درصد شرکتهای سالم را درست پیشبینی کرده است. دقت و خطای کلی مدل برآورد شده آلتمن به ترتیب، 41/72 و 59/27 درصد پیشبینی شده است.
جدول2. نتایج دقت مدل برآورد شده آلتمن
Z = -0.011 - 0.653X1+ 6.362X2 - 20.748X3 - 2.200X4 + 0.543 X5 |
|||||
گروه |
مشاهده
|
درصد پیشبینی درست |
درصد پیشبینی نادرست |
||
ورشکسته |
سالم |
||||
شرکتهای ورشکسته |
215 |
101 |
114 |
97/46 |
03/53 |
شرکتهای سالم |
1072 |
241 |
831 |
52/77 |
48/22 |
دقت کلی مدل |
41/72 =100×1287/(831 +101) |
||||
خطای کلی مدل |
59/27 =100×1287/(241+114) |
||||
دقت کل = (دقت ورشکسته+ دقت سالم)/ (تعداد ورشکسته+ تعداد سالم) × 100 |
|||||
خطای کل = (خطای ورشکسته + خطای سالم)/ (تعداد ورشکسته+ تعداد سالم) × 100 |
منبع: یافتههای پژوهش
در مرحله بعدی، متغیرهای مدیریت سود تعهدی جداگانه وارد مدل شده است. بعد از اضافه کردن متغیرهای مدیریت سود تعهدی به مدل آلتمن، دقت کلی مدلها، بیش از 92 درصد شده است. حال آنکه دقت و خطای کلی مدل برآورد شده آلتمن بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی، به ترتیب، 41/72 و 59/27 درصد پیشبینی شده است.
برای بررسی تفاوت معناداری در دقت پیشبینی مدل آلتمن و مدل تعدیل شده آلتمن، از آزمون ویلکاکسون و برای انتخاب بهترین مدل پیشبینی، آزمون مقایسه زوجها اجرا شده است. سطح اهمیت آماره Z ویلکاکسون و آزمون مقایسه زوجها، کمتر از 05/0 است. بنابراین، کارایی مدل تعدیل شده بیشتر است. در نتیجه، متغیرهای مدیریت سود تعهدی (مدل جونز)، توان پیشبینی مدل ورشکستگی آلتمن را افزایش میدهند و فرضیه اول تأیید میشود.
جدول 3. نتایج دقت مدل تعدیل شده آلتمن (همراه با مدیریت سود)
P (Z) = β0 + β1X1 + β2X2 + β3X3 + β4X4 + β5X5 + β6 AEM + β7 AEM × X1 + β8 AEM × X2+ β9 AEM × X3 + β10 AEM × X4 + β11 AEM × X5 + e it
|
||||||||||
متغیرهای مدیریت سود AEM |
ورشکسته |
سالم |
دقت کلی مدل |
خطای کلی مدل |
||||||
کل |
تعداد درست |
درصد درست |
درصد نادرست |
کل |
تعداد درست |
درصد درست |
درصد نادرست |
|||
DA |
215 |
133 |
86/61 |
14/38 |
1072 |
1060 |
88/98 |
12/1 |
70/92 |
30/7 |
Abs-DA |
215 |
131 |
93/60 |
07/39 |
1072 |
1057 |
60/98 |
40/1 |
31/92 |
69/7 |
NDA |
215 |
132 |
40/61 |
60/38 |
1072 |
1054 |
32/98 |
68/1 |
15/92 |
85/7 |
TAC |
215 |
124 |
67/57 |
33/42 |
1072 |
1053 |
23/98 |
77/1 |
45/91 |
55/8 |
REV-ΔARΔ |
215 |
133 |
86/61 |
14/38 |
1072 |
1049 |
85/97 |
15/2 |
84/91 |
16/8 |
PPE |
215 |
132 |
40/61 |
60/38 |
1072 |
1052 |
13/98 |
87/1 |
92 |
8 |
REVΔ |
215 |
134 |
33/62 |
67/37 |
1072 |
1050 |
95/97 |
05/2 |
92 |
8 |
منبع: یافتههای پژوهش
جدول 4. نتایج آزمونمقایسهمدلها
مدلها |
آزمون ویلکاکسون |
آزمونمقایسهزوجها |
|||
آمارهz |
sig |
میانگینرتبه |
آمارهt |
sig |
|
مدل آلتمن |
721/12 |
000/0 |
2/72 |
176/6 |
017/0 |
مدل تعدیل شده آلتمن |
5/92 |
منبع: یافتههای پژوهش
فرضیه دوم بیان میکند که متغیرهای مدیریت سود تعهدی، توان پیشبینی مدل ورشکستگی اسپرینگیت را افزایش میدهد. ابتدا ضرایب برآورد شده مدل اسپرینگیت بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی محاسبه شده است.
جدول 5. ضرایب برآورد شده مدل اسپرینگیت
Z = -0.491 - 2.169Y1- 16.267Y2 - 1.554Y3 + 0.611Y4 |
|||
متغیرها |
متغیر وابسته: ورشکستگی |
||
ضریب |
آماره Z |
سطح خطا |
|
Y1= سرمایه در گردش به کل داراییها |
169/2- |
226/6- |
000/0 |
Y2= سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها |
267/16- |
521/3- |
001/0 |
Y3= سود قبل از کسر مالیات به بدهیهای جاری |
554/1- |
661/0- |
000/0 |
Y4= فروش خالص به کل داراییها
|
611/0 |
209/3 |
001/0 |
C |
491/0- |
626/2- |
008/0 |
ضریب مک فادن |
405/0 |
||
آماره LR |
641/470 |
||
سطح اهمیت |
000/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
سپس، دقت مدل اسپرینگیت بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن در دو گروه شرکتهای ورشکسته و سالم، ارائه شده است. مدل لاجیت برآورد شده اسپرینگیت، حدود 46 درصد شرکتهای ورشکسته و 89 درصد شرکتهای سالم را به درستی پیشبینی کرده است. دقت و خطای کلی مدل برآورد شده اسپرینگیت به ترتیب، 97/81 و 02/18 درصد پیشبینی شده است.
در مرحله بعدی، متغیرهای مدیریت سود تعهدی به مدل اسپرینگیت اضافه شده و مدلهای لاجیت برآورد شد. نتایج در جدول (7) ارائه شده است. دقت کلی مدلها، بیش از 89 درصد میباشد. حال آنکه دقت و خطای کلی مدل برآورد شده اسپرینگیت بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی، به ترتیب، 97/81 و 02/18 درصد پیشبینی شده است.
جدول 6. نتایج دقت مدل اسپرینگیت
Z = -0.491 - 2.169Y1- 16.267Y2 - 1.554Y3 + 0.611Y4 |
|||||
گروه |
مشاهده
|
درصد پیشبینی درست |
درصد پیشبینی نادرست |
||
ورشکسته |
سالم |
||||
شرکتهای ورشکسته |
215 |
99 |
116 |
04/46 |
96/53 |
شرکتهای سالم |
1072 |
116 |
956 |
18/89 |
82/10 |
درصد دقت کلی مدل |
97/81 =100×1287/(956 +99) |
||||
درصد خطای کلی مدل |
02/18 =100×1287/(116+116) |
||||
دقت کل = (دقت ورشکسته+ دقت سالم)/ (تعداد ورشکسته+ تعداد سالم) × 100 |
|||||
خطای کل = (خطای ورشکسته + خطای سالم)/ (تعداد ورشکسته+ تعداد سالم) × 100 |
منبع: یافتههای پژوهش
جدول 7. نتایج دقت مدل تعدیل شده اسپرینگیت (همراه با مدیریت سود)
P (Z) = β0+β1Y1+β2Y2+β3Y3+β4Y4+β5AEM+β6AEM×Y1 + β7AEM×Y2+ β8AEM×Y3+β9AEM×Y4+ e it
|
||||||||||
متغیرهای مدیریت سود AEM |
ورشکسته |
سالم |
دقت کلی مدل |
خطای کلی مدل |
||||||
کل |
تعداد درست |
درصد درست |
درصد نادرست |
کل |
تعداد درست |
درصد درست |
درصد نادرست |
|||
DA |
215 |
116 |
95/53 |
05/46 |
1072 |
1048 |
76/97 |
24/2 |
44/90 |
56/9 |
Abs-DA |
215 |
114 |
02/53 |
98/46 |
1072 |
1050 |
95/97 |
05/2 |
44/90 |
56/9 |
NDA |
215 |
111 |
63/51 |
37/48 |
1072 |
1047 |
67/97 |
33/2 |
98/89 |
02/10 |
TAC |
215 |
110 |
16/51 |
84/48 |
1072 |
1045 |
48/97 |
52/2 |
74/89 |
26/10 |
REV-ΔARΔ |
215 |
113 |
56/52 |
44/47 |
1072 |
1043 |
29/97 |
71/2 |
82/89 |
18/10 |
PPE |
215 |
115 |
49/53 |
51/46 |
1072 |
1045 |
48/97 |
52/2 |
13/90 |
87/9 |
REVΔ |
215 |
112 |
09/52 |
91/47 |
1072 |
1043 |
29/97 |
71/2 |
74/89 |
26/10 |
منبع: یافتههای پژوهش
برای بررسی تفاوت معناداری در دقت پیشبینی مدل آلتمن و مدل تعدیل شده آلتمن، از آزمون ویلکاکسون و برای انتخاب بهترین مدل پیشبینی، آزمون مقایسه زوجها اجرا شده است. سطح اهمیت آماره Z ویلکاکسون و آزمون مقایسه زوجها، کمتر از 05/0 است. بنابراین، بین دقت پیشبینی مدل اولیه و تعدیل شده اسپرینگیت تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این معنا که کارایی مدل تعدیل شده بیشتر است. در نتیجه، متغیرهای مدیریت سود تعهدی (مدل جونز) توان پیشبینی مدل ورشکستگی اسپرینگیت را افزایش میدهند و فرضیه دوم تأیید میشود.
فرضیه سوم بیان میکند که متغیرهای مدیریت سود تعهدی، توان پیشبینی مدل ورشکستگی زیمسکی را افزایش میدهند. ابتدا، ضرایب برآورد شده مدل زیمسکی بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی، محاسبه شده است. آماره LR و سطح معناداری آن (000/0) کمتر از سطح خطای 5 درصد است؛ بنابراین، مدل لاجیت برآورد شده معتبر است.
جدول 8 . ضرایب برآورد شده مدل زیمسکی
Z = -5.478 - 26.178Z1 + 6.276Z2 + 0.396Z3 |
|||
متغیرها |
متغیر وابسته: ورشکستگی |
||
ضریب |
آماره Z |
سطح خطا |
|
Z1 = سود خالص به کل داراییها (بازده داراییها) |
178/26- |
335/7- |
000/0 |
Z2 = کل بدهیها به کل داراییها (اهرم مالی) |
276/6 |
091/7 |
000/0 |
Z3 = دارایی جاری به بدهی جاری (نقدینگی) |
396/0 |
032/3 |
002/0 |
C |
478/5- |
493/7- |
000/0 |
ضریب مک فادن |
522/0 |
||
آماره LR |
454/606 |
||
سطح اهمیت |
000/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
سپس، دقت مدل زیمسکی بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن در دو گروه شرکتهای ورشکسته و سالم ارائه شده است. مدل لاجیت برآورد شده زیمسکی حدود 49 درصد شرکتهای ورشکسته و 79 درصد شرکتهای سالم را به درستی پیشبینی کرده است. دقت و خطای کلی مدل برآورد شده زیمسکی به ترتیب، 51/74 و 49/25 درصد پیشبینی شده است.
جدول 9. نتایج دقت مدل زیمسکی بدون مدیریت سود
Z = -5.478 - 26.178Z1 + 6.276Z2 + 0.396Z3 |
|||||
گروه |
مشاهده
|
درصد پیشبینی درست |
درصد پیشبینی نادرست |
||
ورشکسته |
سالم |
||||
شرکتهای ورشکسته |
215 |
107 |
108 |
76/49 |
24/50 |
شرکتهای سالم |
1072 |
220 |
852 |
47/79 |
53/20 |
درصد دقت مدل |
51/74 =100×1287/(852 +107) |
||||
درصد خطای مدل |
49/25 =100×1287/(220+108) |
منبع: یافتههای پژوهش
در مرحله بعدی متغیرهای مدیریت سود تعهدی به مدل زیمسکی اضافه شده و مدلهای لاجیت برآورد شد. بعد از اضافه کردن تکتک متغیرهای مدیریت سود تعهدی به مدل زیمسکی، دقت کلی مدلها، بیش از 92 درصد شده است. حال آنکه دقت و خطای کلی مدل برآورد شده زیمسکی بدون متغیرهای مدیریت سود تعهدی، ترتیب، 51/74 و 49/25 درصد پیشبینی شده است. برایبررسی تفاوتمعناداردر دقتپیشبینیمدلزیمسکی بدون مدیریت سود و مدل تعدیل شدهزیمسکی همراه با متغیرهای مدیریت سود، از آزمونویلکاکسونوبرایانتخاببهترین مدلپیشبینی، آزمونمقایسهزوجهااجراشد. سطح اهمیت آماره Z ویلکاکسون و آزمونمقایسه زوجها،کمتر از 05/0 است. بنابراین، بین دقتپیشبینیمدلاولیهو تعدیل شده زیمسکی تفاوتمعناداریوجوددارد؛بهاین معناکه کارایی مدلتعدیل شدهبیشتراست. در نتیجه، متغیرهای مدیریت سود تعهدی (مدل جونز) توان پیشبینی مدل ورشکستگی زیمسکی را افزایش میدهند و فرضیه سوم تأیید میشود .
جدول 10. نتایج دقت مدل تعدیلشده زیمسکی (همراه با مدیریت سود)
P (Z) = β0+β1Z1+β2Z2+β3Z3+β4AEM+β5AEM×Z1+β6AEM×Z2+β7AEM×Z3+ e it |
||||||||||
متغیرهای مدیریت سود AEM |
ورشکسته |
سالم |
درصد دقت کلی مدل |
درصدخطای کلی مدل |
||||||
کل |
تعداد درست |
درصد درست |
درصد نادرست |
کل |
تعداد درست |
درصد درست |
درصد نادرست |
|||
DA |
215 |
139 |
65/64 |
35/35 |
1072 |
1054 |
32/98 |
68/1 |
70/92 |
30/7 |
Abs-DA |
215 |
140 |
12/65 |
88/34 |
1072 |
1053 |
23/98 |
77/1 |
70/92 |
30/7 |
NDA |
215 |
143 |
51/66 |
49/33 |
1072 |
1055 |
41/98 |
59/1 |
08/93 |
92/6 |
TAC |
215 |
137 |
72/63 |
28/36 |
1072 |
1055 |
41/98 |
59/1 |
62/92 |
38/7 |
REV-ΔARΔ |
215 |
141 |
58/65 |
42/34 |
1072 |
1057 |
60/98 |
40/1 |
08/93 |
92/6 |
PPE |
215 |
155 |
09/72 |
91/27 |
1072 |
1060 |
88/98 |
12/1 |
41/94 |
59/5 |
REVΔ |
215 |
139 |
65/64 |
35/35 |
1072 |
1051 |
04/98 |
96/1 |
46/92 |
54/7 |
منبع: یافتههای پژوهش
فرضیه چهارم بیان میکند که متغیرهای مدیریت سود واقعی توان پیشبینی مدل ورشکستگی آلتمن را افزایش میدهد. نتایج آزمون مدل اصلی آلتمن بدون متغیرهای مدیریت سود، در دو گروه شرکتهای ورشکسته و سالم، قبلاً در فرضیه اول محاسبه شده است. در ادامه با افزودن متغیرهای مدیریت سود واقعی فرضیه چهارم تحقیق با استفاده از رگرسیون لجستیک مورد آزمون قرار گرفت. در مرحله نهایی، دقت و خطای مدل با ضرایب برآورد شده مورد بررسی قرار گرفت. با لحاظ کردن متغیرهای مدیریت سود واقعی، دقت پیشبینی شرکتهای ورشکسته 100 درصد و دقت پیشبینی شرکتهای سالم 36 درصد است. همچنین، دقت و خطای کلی مدل فرضیه چهارم به ترتیب، 47 و 53 درصد میباشد. بنابراین، لحاظ کردن مدیریت سود واقعی به مدل اصلی آلتمن، باعث تضعیف توان پیشبینی آن میشود. بر این اساس، فرضیه چهارم پذیرفته نمیشود.
جدول 11. نتایج دقت مدل تعدیل شده آلتمن (همراه با مدیریت سود واقعی)
P (Z) = -20.447- 69.622X1- 8364.647X2 + 30.488X3 + 4.228X4 + 9.471 X5+ 29.556X6 +7531.422X7 - 244.184X8 + 46.530X9 + 18.587 X10+ 18.511 X11 |
|||||
گروه |
مشاهده
|
درصد پیشبینی درست |
درصد پیشبینی نادرست |
||
ورشکسته |
سالم |
||||
شرکتهای ورشکسته |
215 |
215 |
0 |
100 |
0 |
شرکتهای سالم |
1072 |
684 |
388 |
36 |
64 |
درصد دقت مدل |
47 =100×1287/(388+215) |
||||
درصد خطای مدل |
53 =100×1287/(684+0) |
منبع: یافتههای پژوهش
فرضیه پنجم بیان میکند که متغیرهای مدیریت سود واقعی توان پیشبینی مدل ورشکستگی اسپرینگیت را افزایش میدهد. نتایج آزمون مدل اصلی اسپرینگیت بدون متغیرهای مدیریت سود، قبلاً در فرضیه دوم ارائه شده است. در این مرحله، دقت و خطای مدل با ضرایب تعدیلی مورد بررسی قرار گرفت. با لحاظ کردن متغیرهای مدیریت سود واقعی، دقت پیشبینی شرکتهای ورشکسته 100 درصد و دقت پیشبینی شرکتهای سالم 37 درصد است. همچنین، دقت و خطای کلی مدل فرضیه پنجم به ترتیب، 5/47 و 5/52 درصد میباشد. بنابراین، لحاظ کردن مدیریت سود واقعی به مدل اصلی اسپرینگیت، باعث تضعیف توان پیشبینی آن میشود. در نتیجه، فرضیه پنجم پذیرفته نمیشود.
P (Z)= -10.483- 67.060X1- 7063.627X2 - 21.698X3 - 1.599X4 + 3.062 X5+ 47.072X6 +953.037X7 + 29.428X8 + 1.459X9 |
|||||
گروه |
مشاهده
|
درصد پیشبینی درست |
درصد پیشبینی نادرست |
||
ورشکسته |
سالم |
||||
شرکتهای ورشکسته |
215 |
215 |
0 |
100 |
0 |
شرکتهای سالم |
1072 |
675 |
397 |
37 |
63 |
درصد دقت کلی مدل |
5/47 =100×1287/(397+215) |
||||
درصد خطای کلی مدل |
5/52 =100×1287/(675+0) |
منبع: یافتههای پژوهش
فرضیه ششم بیان میکند که متغیرهای مدیریت سود واقعی توان پیشبینی مدل ورشکستگی زیمسکی را افزایش میدهند. نتایج آزمون مدل اصلی زیمسکی بدون متغیرهای مدیریت سود، در دو گروه شرکتهای ورشکسته و سالم، در فرضیه سوم ارائه شده است. با لحاظ کردن متغیرهای مدیریت سود واقعی، دقت پیشبینی شرکتهای ورشکسته 100 درصد و دقت پیشبینی شرکتهای سالم 36 درصد است. همچنین، دقت و خطای کلی مدل فرضیه پنجم به ترتیب، 46 و 54 درصد میباشد. بنابراین، لحاظ کردن مدیریت سود واقعی به مدل اصلی زیمسکی، باعث تضعیف توان پیشبینی آن میشود. بر این اساس، فرضیه ششم پذیرفته نمیشود.
P (Z) = -9.740- 64.941X1- 8293.107X2 - 2.207X3 - 4.905X4 + 3.857X5+ 72.447X6 +7736.460X7 |
|||||
گروه |
مشاهده
|
درصد پیشبینی درست |
درصد پیشبینی نادرست |
||
ورشکسته |
سالم |
||||
شرکتهای ورشکسته |
215 |
215 |
0 |
100 |
0 |
شرکتهای سالم |
1072 |
690 |
382 |
36 |
64 |
درصد دقت کلی مدل |
46 =100×1287/(382+215) |
||||
درصد خطای کلی مدل |
54 =100×1287/(690+0) |
منبع: یافتههای پژوهش
5. نتیجهگیری و پیشنهادها
هدف این پژوهش بررسی توان پیشبینی مدلهای ورشکستگی آلتمن، اسپیرینگیت، زیمسکی با استفاده از متغیرهای مدیریت سود تعهدی و واقعی در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران بود. بر این اساس با استفاده از رگرسیون لجستیک ابتدا مدلهای ورشکستگی بدون متغیرهای مدیریت سود برآورد شد. در مرحله بعدی، تکتک متغیرهای مدیریت سود به مدلهای ورشکستگی آلتمن، اسپرینگیت و زیمسکی اضافه شد و مدل لاجیت برآورد و دقت مدلها مقایسه شدند.
یافتههای اولیه حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد مدلهای آلتمن، اسپرینگیت و زیمسکی توان مهمی برای پیشبینی ورشکستگی در بازار سرمایه ایران را ندارند. در مقابل، با افزودن متغیرهای مدیریت سود تعهدی به این مدلها، توانایی پیشبینی مدلهای آلتمن، اسپرینگیت و زیمسکی در محیط اقتصادی ایران به طور قابل توجهی افزایش یافت. همچنین، نتایج نشان داد پارامترهای مدیریت سود واقعی باعث تضعیف توان پیشبینی مدلهای آلتمن، اسپرینگیت و زیمسکی میشوند. گفتنی است به دلیل وجود متغیرهای متفاوت مدیریت سود و نوع بهکارگیری آنها در سه مدل ورشکستگی آلتمن، اسپرینگیت و زیمسکی، نتایج این پژوهش را نمیتوان به طور دقیق با یافتههای پیشین مقایسه کرد. اما، به طور غیرمستقیم با پژوهش راسنر (2003)، گارسیا لارا و همکاران (2005)، دیلوئیت (2008)، کامپا و کامخو مینانو (2015)، لین و همکاران (2016)، جاردین (2017)، وگانزونس و سورین (2017)، ایگباناکی وایگبینوویا (2018) و کردستانی، تاتلی و کوثریفر (1393) همخوانی دارد.
با توجه به نتایج، به استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری پیشنهاد میگردد، در راستای اتخاذ تصمیمات خود در بین شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران، به پدیده مدیریت سود شرکتها توجه ویژهای نمایند و از این طریق، میزان قابلیت اتکای اطلاعات حسابداری منتشر شده را به صورت تقریبی برآورد نمایند؛ زیرا طبق شواهد به دست آمده در این پژوهش و سایر پژوهشهای مشابه، متغیرهای مدیریت سود تعهدی، دارای محتوای اطلاعاتی بوده و میتواند در خصوص ریسک ورشکستگی آگاهیدهنده باشد.
[1] Bankruptcy
[2] Financial Distress
[3] DeFond & Jiambalvo
[4] Garcia Lara, Garcia Osma & Neophito
[5] Accrual Earning Management
[6] Dichev & Tang
[7] Rosner
[8] Garcia Lara, Garcia Osma & Mora
[9] Campa & Camacho Miñano
[10] Deloite
[11] Financial Fraud
[12] Amoa-Gyarteng
[13] Real Earnings Management
[14] Jonz
[15] Roychowdhury
[16] Beaver
[17] Scarlat & Delcea
[18] اگر بر اثر زیانهای وارده، حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، هیات مدیره مکلف است، بلافاصله مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا موضوع انحلال یا بقای شرکت مورد شور و رای واقع شود (ماده 141 قانون تجارت ایران، مصوب مجلس شورای اسلامی).
[19] Financial Ratio
[20] Paul Fitzpatrick’s
[21] Edward. I. Altman
[22] Bellovary, Giacomino & Akers
[23] Springate
[24] Accuracy
[25] Zmijewski
[26] Ohlson
[27] Robert C. Merton
[28]Lin, Lo & Wu
[29] Veganzones & Severin
[30] Nagar & Sen
[31] Ruihao
[32] Charitou, Lambertides & Trigeorgis
[33] Eviews 9