نوع مقاله : مقاله علمی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری شهرسازی، واحد شهر قدس، دانشگاه آزاد اسلامی، شهر قدس، ایران
2 استاد گروه شهرسازی و معماری، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران
3 دانشیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Competitiveness is one of the categories that today in scientific, economic, commercial and political circles has found its special place as an indicator for the evaluation of cities in various fields. Although there is not yet a global consensus on indicators and benchmarks, some international organizations offer competitive rankings of cities by introducing their indicators. Given that new cities have great potential to create competitiveness, so the study of factors affecting the competitiveness of the new city of Parand can be a step towards identifying these factors. This study aims to identify the most effective competitiveness factors of Parand city with a qualitative-quantitative method and using the Granded Theory approach in the qualitative section and with a causal-comparative method answers the question that what are the competitiveness factors of the city and to what extent are they effective in increasing the competitiveness of this city?. In the qualitative stage, 61 concepts were obtained in open coding, which was reduced to 19 main and pivotal concepts in axial coding. In a quantitative stage, a questionnaire was developed based on it. In analyzing the results, it was found that the most important legal and organizational governance is investment, the coefficient of determination of each of which is 1, followed by policy-making with a value of (0.967) and national political space with The value (0.846) is in the next ranks and the lowest of them is justice with the value (0.383). Other indicators had a coefficient of determination in the medium range.
کلیدواژهها [English]
1. مقدمه
امروزه، رقابتپذیری شهری، به یکی از موضوعات اصلی در سیاستگذاری عمومی تبدیل شده است. در طول سه دهه گذشته، شهرهای کشورهای صنعتی، با مساله «رقابتپذیری»[1] مواجه بودهاند. اهمیت فزاینده آن، حاصل تغییرات اساسی در اقتصاد جهانی، توانایی سطوح اداره و کنترل شهرها، ساختار جمعیتی بیشتر ملتها، ساختارهای اجتماعی و عملکردی، و پویایی رهبری در سطح محلی در شهرهای بسیار بزرگ است (کارل کرسل[2]، 2013: 1).
امروزه و به نحوی، قابل پیشبینی، حتی برای سردمداران آینده شهری و ساختارهای اقتصادهای شهری چالشهایی رخ خواهد دارد؛ به طوری که پیش از این هرگز چنین امری رخ نداده است (همان)؛ [زیرا] شهرها هم از لحاظ جایگاه رقابتی و هم از نظر امکانات و ظرفیتهای وجودی از توانایی یکسانی برخوردار نیستند (چانگ، چن، لین و ژائو[3]، 2012).
به طور کلی، رقابتپذیری به عنوان مسالهای راهبردی هم در محافل علمی و هم در عرصه سیاستگذاری مورد بحث قرار گرفته است؛ به طوری که سنجش و ارزیابی سطح عملکرد رقابتی کشورها، مناطق و شهرها و نیز شناسایی و طراحی بستههای سیاستی برای ارتقای جایگاه آنها در بسیاری از کشورها به طور رسمی نهادینه شده است. در گذشته، رقابتپذیری تنها در سطح بنگاهها و صنایع مطرح بوده است؛ اما، در عصر حاضر، این مفهوم از سطح خرد به سطح کلان کشورها، مناطق و شهرهای جهان کشیده شده است. در این معنا، رقابتپذیری شهری به «میزان توانایی یک شهر در تولید ثروت بیشتر از طریق بهرهوری پایدار (اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی) و نهایتا، افزایش کیفیت زندگی شهروندان اطلاق میشود».[4]
رقابتپذیری شهری، بیش از پیش مراکز شهری را به عنوان کانونهای تولید ثروت ملی و جهانی برای کسب درآمد بیشتر و جذب سهم بیشتری از بازارهای جهانی و ارتقای رفاه شهروندان در رقابت با یکدیگر قرار داده و از اینرو، آنها را ملزم به بازتعریف مزیتهای رقابتی خود با تاکید بر مولفههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کرده است. با توجه به اهمیت راهبردی موضوع، بسیاری از مقامات شهری و منطقهای به طور فزایندهای خواستار تنظیم و طراحی شاخصهای رقابتپذیری محلی برای مقایسه جایگاه نسبی شهرهای خود نسبت به سایر شهرها شدهاند تا بتوانند متناسب با آن راهبردهای سیاستی برای ارتقای جایگاه خود تدوین کنند (همان).
از سال 1395 این مفهوم وارد ادبیات شهرسازی و اقتصادی (توسعه) کشور شده است و هدف آن، رقابتپذیری شهرهای کشور به منظور تحریک رشد، توسعه اقتصاد محلی و افزایش کیفیت فضای شهری، مستلزم تشریح نظاممند گفتمان رقابتپذیری، تبیین صحیح زمینههای رقابت بین شهری و ارزیابی دقیق سطح رقابتپذیری شهرهاست؛ به طوری که بدون شناخت اصولی و بررسی نقاط ضعف و قوت شهرها نمیتوان گامی برای اتخاذ و تدوین سیاستهای راهبردی جهت ارتقای سطح رقابتپذیری آنها برداشت.
در ادبیات مرتبط، ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪ، هویتهایی دانسته میشوند که در ﻣﺮاﺣﻞ اولیه رشد و توسعه خود، به نابسامانیهایی دچار شدهاند و برای این که بتوانند از ﻧﻈﺎمهای ﻣﺘﻨﻮع اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و غیره بهره ببرند، باید از طریق راهحلهای خلاقانه ﺑﻪ مجرای ﻣﺘﻌﺎرف ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮی ﻫﺪاﻳﺖ ﺷﻮﻧﺪ (دیجکسترا، آنونی و کوزوسکا[5]، 2011).
در این راستا، بر اساس مطالعه مشکینی، سلیمانی، عزیزی، زارعی و زارع پیشه (1392) تحلیل و بررسی شهرهای بزرگ کشور حاکی از وجود مشکلاتی است که باعث نارضایتی ساکنان این شهرها شده است. در این پژوهش، از میان شهرهایی که میتواند متعلَّق موضوع باشد، به شهر پرند (به دلیل ویژگیهای خاص و منحصر به فردی که دارد) پرداخته شده است. شهر پرند که با هدف اسکان بخشی از سرریز جمعیتی مجموعه شهری تهران و کارکنان فرودگاه بینالمللی امام (ره) ایجاد شده است و از این حیث، در سیاستهای دولتی، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است؛ به دلیل بیتوجهی به معیارهای رقابتپذیری شهری، از دستیابی به اهداف توسعهای بازمانده است. بر این اساس، این پژوهش با هدف اکتشاف و دستهبندی عوامل رقابتپذیری شهر پرند تلاش میکند به سوالهای کلیدی از این دست پاسخ دهد که عوامل مؤثر بر رقابتپذیری شهر پرند چیست و کدامیک از این عوامل تأثیر بیشتری در افزایش میزان رقابتپذیری در شهر پرند دارند. هر پاسخی که به این پرسشها داده شود، میتواند همچون راهبردی، برنامهریزان شهری را در پیشبرد اهداف رقابتی رهنمون شود.
2. ادبیات موضوع
شهرها در طول تاریخ موتور بهرهوری و رشد بودهاند و برای رشد و رقابتپذیری آینده ملتها و سرزمینها نیز اساسی خواهند بود. این نکته، خاصه، در زمان شهرنشینی سریع و گسترده در بازارهای نوظهور صادق است. در این بخش، چهارچوب موضوع با ایضاح مفاهیم اساسی ارائه میشود.
رقابتپذیری
رقابتپذیری، موضوعی مهم و محوری است که از آن به مثابه ابزاری برای رسیدن به رشد مطلوب اقتصادی و توسعه پایدار یاد میشود. بسیاری از محققان، رقابتپذیری را برابر با موفقیت در عرصه اقتصادی دانستهاند. عواملی چون رشد روزافزون شهرنشینی، جهانی شدن شبکه شهرها، رقابت اقتصادی برای ارتقا و پیچیدگی تغییرات در ساختار طبیعی و انسانی شهرها، زمینههای تلاش برای شناخت توسعه و تعیین جایگاه رقابتی را فراهم کرده که بر همین اساس، تدوین راهبرد مطلوب و رقابتپذیری در میان شبکه شهرهای ملی و فراملی به عنوان یکی از نیازهای اصلی برنامهریزی و مدیریت شهری در اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه را ضروری ساخته است.
«رقابتپذیری شهری» به مجموعهای از عوامل گفته میشود که سطح بهرهوری پایدار یک شهر را تعیین میکنند؛ این عوامل عبارتند از: خطمشیهای سیاسی/برنامههای سیاسی، نهادها، راهبردها و فرایندها؛ در این تعریف، پایداری شامل موضوعات اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی است (مجمع جهانی اقتصاد[6]، 2014: 5).
رقابتپذیری اقتصادی شهرها باید به اهداف و کیفیات ملموسی منجر شود که عبارتند از: ارتقای شاخص رقابتپذیری شهری، بهبود محیط اقتصادی شهری، هماهنگ کردن و تعامل مثبت اقتصادی با جریان جهانی مبتنی بر مجموعهای از رویکردهای نظری پشتیبان به منظور بهبود شاخص رقابتپذیری شهری (دلبری، 1393 به نقل از مولائی، 1398: 115).
مفهوم رقابتپذیری با نظریههای بسیاری، چه در سطح خرد، و چه در سطح کلان، مرتبط است و در واقع، میتوان سنگ بنای رقابتپذیری را بر چند رویکرد نظری مهم در این زمینه گذاشت؛ از جمله نظریههای مرتبط با بحث مزیتهای رقابتی میتوان به نظریههای کلاسیک و نئوکلاسیک، مکتب اقتصادی کینز، رشد اقتصادی درونزا، نظریه تجارت جدید، نظریه رشد شهری، اقتصاد بنگاهی جدید، اقتصاد راهبردی کسب و کار و نظریه اقتصاد تکاملی شومپیتر اشاره کرد (داداشپور و احمدی، 1389).
نظریه کلاسیک از اولین نظریههای مطرح در این حوزه است که بر طبق آن، هر کشور در تولید کالاهایی که بر اساس برتریهای تکنولوژیکی، مزیت نسبی دارد، تخصصی میشود. نظریه «مزیت مطلق» [7]آدام اسمیت و مزیت نسبی ریکاردو از اولین نظریات در باب تخصصی شدن و تجارت و مبادله بین مناطق به شمار میآیند. از سوی دیگر، نظریه نئوکلاسیک (هکشر - اوهلین) که اصلاح شده نظریه کلاسیک است، «مزیت نسبی»[8] مناطق را بر مبنای موهبتهای طبیعی آنها تعریف میکند (صباغ کرمانی، 1380).
فرض نظریه مزیت نسبی ریکاردو و هکشر – اوهلین این است که تجارت بر پایه تفاوت ظرفیتهای خدادادی اتفاق میافتد (کمگنی[9]، 2002).
دیدگاه نئوکلاسیک، عوامل مؤثر بر رقابتپذیری را سرمایهگذاری، شرایط درونی، فناوری برونزا و سرمایه انسانی میداند (مولن ومارسدن[10]، 2015). نظریه رشد اقتصادی درونزا، همان نظریه رشد جدید است که بر اساس آن، انباشت دانش، بازدههای فزاینده ایجاد میکند.شرکتها برای دستیابی به امتیازهای انحصاری میتوانند دانش را برای خود نگهدارند و دولتها باید از تعامل بین دانش در حال انتشار و حقوق و داراییهای فکری حمایت کنند؛ همچنین، این نظریه برای سرمایه انسانی و نیروی کار ماهر محلی نیز اهمیت زیادی قائل است (مارتین[11]، 2004).
در مکتب اقتصادی کینز، نحوه مصرف شتابدهندههای سرمایهگذاری و تقاضای صادرات، محرکهای سیستم در تولید و مبادله میان مناطق هستند (سائز و پرینز[12]، 2015؛ جواهری و هادی زنوز، 1387).
در دومین گزارش همبستگی اجتماعی و اقتصادی کمیسیون اروپا در سال 2001، شاخصهایی چون سطوح اشتغال، میزان بهرهوری و تمرکز آنها در بخشهای مختلف، گرایشهای جمعیتشناختی مانند مهاجرت، سرمایهگذاری، زیرساختهای موجود، سطح و ماهیت آموزش و نیز نوآوری و خلاقیت به عنوان شاخصهای رقابتپذیری یاد شدهاند (پورتر[13]، 1990).
به طور کلی، مؤلفههای اصلی شاخصهای رقابتپذیری عبارتند از: رقابتپذیری کلی به عنوان تولید ناخالص ملی[14] در واحد نفر، درآمد مصرفی خانوار، بهرهوری نیروی کار، سطوح حمایت درآمد و صادرات، بازار نیروی کار، آموزش و پرورش، سرمایه، زمین و زیرساختها (شریفزادگان و ندایی طوسی، 1395؛ کارگرسامانی، کرد نائیج، خداداد حسینی و موسوی شفایی، 1393).
شاخص سرمایه انسانی از طریق متغیرهای آموزشی مانند شهروندان دارای تحصیلات عالی، تعداد دانش آموزان و نیز خصوصیات نیروی کار شامل جمعیت موجود در سن کار و نرخ مشارکت نیروی کار برآورد میشود. برای تعیین شاخص نوآوری و خلاقیت نیز از تعداد اختراعات ثبت شده، سهم مؤسسات و سهم ارزش افزوده تولید شده در بخشهایی که از سطح تکنولوژی بالاتری برخوردارند، بهره گرفته میشود. در جغرافیای اقتصادی جدید، صرفههای ناشی از تجمع و هممکانی شدن، عوامل بسیار مهمی در رقابتپذیری دانسته شدهاند (کاظمیان، صالحی، ایازی، نوذرپور، ایمانی جاجرمی، سعیدی رضوانی و عبداللهی، 1392).
بنابراین، تراکم جمعیت، سهم کارکنان بخشهایی که صرفههای خارجی و گرایش به تمرکز آنها زیاد است؛ مانند کارخانجات، عمدهفروشی و ...، وجود صنایع پشتیبان به عنوان مولفه اصلی موفقیت میتوانند به عنوان سنجههای تجمع به کار روند. برای قابلیت دسترسی نیز سه متغیر در نظر گرفته شده است که عبارتاند از: 1) دسترسی جادهای به بازارها؛ 2) فاصله از فرودگاه و دسترسی هوایی و 3) تعداد ارتباطات بینالمللی بنگاهها (بوث و فیلیپ[15]، 1998).
استیمسون، استوگ و روبرتز[16] (2006) در مطالعه خود 380 عامل را که در عرصه رقابتپذیری شهرهای جدید از تاثیر و نفوذ برخوردارند، در هشت طبقه اصلی دستهبندی کرده است؛ این طبقات در زیر ارائه میشود.[17]
1) در حوزه افراد
قابلیت دسترسی و کیفیت منابع انسانی؛ قدرت اقتصادی داخلی (شامل ارزیابی اقتصاد خرد از اقتصاد داخلی)؛ بینالمللی شدن (میزان مشارکت کشور در تجارت بینالمللی و جریان سرمایهگذاری)؛
2) در حوزه حکومت
سیاستهای مساعد دولت برای رقابتپذیری؛ امور مالی (عملکرد بازار سرمایه و کیفیت خدمات مالی)؛ زیرساختها (کافی بودن منابع برای پاسخگویی به نیازهای اساسی کسب و کار)؛ مدیریت (مدیریت خلاقانه، سودمند و پاسخگوی مؤسسات)؛ علم و فناوری (سرمایه علمی و فناوری همراه با موفقیت در تحقیقات بنیادی و کاربردی).
شهرهای جدید
شهرهای جدید، اجتماعهای برنامهریزی شدهای هستند که در پاسخ به اهداف آشکار و از پیش تعیین شده، ایجاد میشوند (هاشمی، 1378). منظور از شهر جدید، اجتماعی خودبسنده با جمعیت و مساحت مشخص، فاصلهای معین از «مادر شهر»[18]، برنامهریزی از پیش تعیین شده، اهداف معین و نیز برخوردار از تمام تسهیلات لازم برای یک محیط مستقل میباشد (هراتی و زیویار، 1391).
معمولا، شهرهای جدید برای تمرکززدایی زیستی، اقتصادی و اجتماعی در نواحی قابل سکونت شهرهای بزرگ طراحی میشوند تا با وجود جاذبه نزدیکی به شهرهای بزرگ، شهروندان برای خروج از مادر شهر تهییج و تحریک شوند (وارثی و زیرک باش، 1385).
شهر جدید به مکانی اطلاق میشود که در محدوده آن، برای اسکان و فعالیت جمعیتی بیش از 50 هزار نفر یا دستکم 10 هزار واحد مسکونی در خارج از حوزه شهری و حریم استحفاظی شهرهای موجود پیشبینی شده باشد (نوریان و شایسته پایدار، 1386). شهرهای جدید مناطق ساختاریافتهای هستند که در تقاطع مراکز شهرهای جدید و محورهای توجیهی توسعه شهری استقرار یافتهاند (نگهداری، 1381).
شهرهای جدید در چهارچوب نظریههای گوناگون، در دورههای مختلف تاریخی، در نقاط مختلف دنیا به منظور دستیابی به اهداف ویژهای شکل گرفته است (میریان، 1385).
ابنزر هوارد[19]، اینگونه شهرها را گزینهای برای رویارویی با رشد جمعیت کلانشهرها، ساماندهی و توزیع فضایی جمعیت و فعالیت میدانست که بعد از جنگ جهانی دوم الگویی برای کمک به حل مشکلات و مسائل اجتماعی و اقتصادی شهرهای بزرگ به شمار میروند (زمانی و عارفی[20]، 1392).
سیاستهای ایجاد و توسعه شهرهای جدید در ایران را میتوان به دو سیاست کلی تقسیم نمود؛ نخست در ارتباط با مادر شهر میباشد که مواردی چون جذب سرریز جمعیتی مادر شهر، جلوگیری از رشد بیرویه مادر شهر و فراهمسازی بستر مناسب برای توسعه پیوسته مادر شهر، جلوگیری از تخریب بیرویه اراضی کشاورزی، باغات و مناظر اطراف کلانشهرها و کاهش تراکم و ترافیک از مادر شهر و تأمین جذابیت و کیفیت زندگی در شهر جدید را شامل میشود؛ دومین سیاست کلی ایجاد شهرهای جدید در ایران سیاستهای تبعی بوده که عبارتاند از: ایجاد فرصتهای شغلی، کار و اشتغال، تأمین زمین و مسکن متناسب با اقشار کمدرآمد، بسترسازی تعادل منطقهای و ایجاد مراکز ارائه خدمات فرامنطقهای، جلوگیری از توسعه خودروی شهری، زاغهنشینی و سکونتگاههای حاشیهای و در نهایت، جلوگیری از بورسبازی زمین و تأمین اراضی مناسب ساخت و ساز در منطقه شهری (مشکینی، سلیمانی، عزیزی، زارعی و زارع پیشه، 1392؛ شمس و ملک حسینی، 1389).
در جدول (1) اهمّ پیشینه تجربی مرتبط، به صورت خلاصه نشان داده شده است.
جدول 1. اهمّ پیشینه تجربی
عنوان پژوهش |
پژوهشگران |
هدف |
نتایج |
تدوین شاخص رقابتپذیری انگلستان |
رابرت هاگینز و همکاران (2003) |
استخراج شاخصهای ارزیابی شهرهای انگلستان و رتبهبندی آنها |
هدف، دستیابی به شاخص سه سطحی رقابتپذیری شهرهای انگلستان است. انتشار رتبهبندی هر ساله مناطق دوازدهگانه انگلستان، به صورت دورهای، برای بررسی میزان پیشرفت یا پسرفت آنها منتشر میشود. |
رقابت منطقهای در فنلاند |
یان هوواری و همکاران (2000) |
تدوین شاخص ارزیابی شهرهای فنلاند و رتبهبندی آنها |
مهمترین عوامل تأثیرگذار در مزیت رقابتی شهرهای فنلاند سرمایه انسانی، نوآوری، تجمع و قابلیت دسترسی است؛ بین سرانه درآمد و اشتغال به عنوان پیامدهای رقابتپذیری و معرفها و معینها به عنوان منابع رقابتپذیری باید تفکیک قائل شد. |
توسعه اقتصادی منطقهای |
رابرت استیمسون و همکاران (2006) |
سنجش رقابتپذیری منطقهای و استخراج راهبردهای توسعه |
زیرساخت راهبردی کسب و کار به عنوان اولویت اول سرمایهگذاری در بین زیرساختها و صنایع مواد غذایی اولویت اول سرمایهگذاری در بین خوشههای صنعتی تأثیر تعیینکنندهای در رقابتپذیری منطقهای دارند. |
بررسی مفاهیم رقابتپذیری |
عبدالرزاق رئیسی، رضا نوروزی (1393) |
استخراج عوامل مؤثر بر رقابتپذیری اقتصادی |
رقابت بین شرکتها، در ذات بازار وجود دارد. تا به امروز یک تعریف پذیرفته شده از رقابتپذیری وجود دارد؛ ولی مفاهیم مختلف تلاش میکنند؛ به گونهای آن را توانایی برای به دست آوردن و توانایی برای جذب تعریف نمایند. |
شناسایی و اولویتبندی عوامل ریشهای تأثیرگذار در ارتقای رقابتپذیری منطقهای مورد مطالعاتی استان کردستان |
مهدی ده ده جانی (1393) |
شناسایی و اولویتبندی مهمترین عوامل رقابتپذیری منطقهای بوده که در توسعه استان کردستان تأثیرگذارند |
در سطح عاملها، عامل اقتصادی با 24 درصد و عامل نهادی- سیاسی با 18 درصد و در سطح دوم معیارهایی چون کارآمدی نظام تولید با 44 درصد و سیاستگذاری دولتی با 43 درصد، بیشترین تأثیر را در ارتقای رقابتپذیری منطقهای استان کردستان دارند. در بخش پیشرانهای اقتصادی، بخشهای جنگلداری، ساختمان و کشاورزی، به ترتیب، 1/32، 1/17 و 1/04 رقابتپذیرترین بخشهای فعالیتی محسوب میشوند. |
شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر در رقابتپذیری منطقهای در استان گیلان |
نیوشا مدنی و نادر زالی (1395) |
شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر در رقابتپذیری منطقهای در استان گیلان |
در سطح اول شاخص ارزیابی «زیرشاخص اقتصادی» و «زیرشاخص سیاسی –نهادی» و در سطح دوم، عوامل «کارآمدی نظام تولید» و «سیاستگذاری دولتی» بیشترین تأثیر را در رقابتپذیری منطقهای استان گیلان دارند. |
منبع: گردآوری محقق
تحلیل مطالعات پیشین نشان میدهد که ادبیات موضوع رقابتپذیری برای این که پایه نظری قوی برای حرکت جهت توسعه همهجانبه شهرهای ایران فراهم نماید، اندک بوده و محققان و صاحبنظران برای این که الگوهای بومی توسعه پایدار بر اساس اهداف رقابتپذیری را تدوین کرده و مورد نقادی و مداقه قرار دهند و سپس، یافتهها، به عنوان نقشه راه تنظیم شود، هنوز در مراحل نخستین قرار دارند. با توجه به این مطلب، نخستین نوآوری این است که این پژوهش، به طور ویژه، به شهر پرند پرداخته است؛ پیش از این، پژوهش دیگری در خصوص شهر پرند مشاهده و یافت نشده است. دوم این که تلاشی اندک جهت غنابخشیدن به ادبیات جوان رقابتپذیری در کشور است و از این نظر نیز میتواند سودمند واقع گردد.
3. روش پژوهش
این پژوهش از نوع پژوهش کیفی بوده و از مهمترین استراتژیهای پژوهش کیفی و روششناسی کیفی؛ یعنی، نظریهپردازی دادهبنیاد بهره میبرد. این روش، فرایندی است؛ بدینمعنا، در اجرای فرایند تا حصول نتیجه این فرایند طی میشود: انجام نمونهبرداری نظری، یادنوشتنگاری، کدگذاری دادهها (اعم از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی)، خلق و ارائه نظریه و در نهایت، اعتبارسنجی نظریه.
بنابراین، در بخش کیفی این پژوهش، از شیوه دادهبنیاد برای کدگذاری استفاده میشود و برای بخش کمّی نیز از شیوه علّی- مقایسهای استفاده میشود که با استخراج مفاهیم از کدگذاری مشاهدات مشارکتی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته در ارتباط با رقابتپذیری شهرهای جدید از خبرگان و افراد مطلع این مراحل اجرایی میشود.
دادهها از نوع دادههای کیفی است که از طریق تکنیک مصاحبه به دست میآید؛ مصاحبهها به قدری ادامه مییابد که به اشباع نظری برسد. سپس از مقولهها و کدهای استخراج شده در تدوین پرسشنامه بهره گرفته میشود. برای صحت و درستی جدول کدگذاری در مرحله قبل از کدگذاری و سپس بعد از کدگذاری از آیندهپژوهی توسط متخصصان استفاده میشود.
روایی پرسشنامه با استفاده از فرمول CVI=0.78 و پایایی با استفاده آلفای کرونباخ=72/0 انجام میشود. برای سهولت از جدول کدینگ از پیش طراحی شده بهره گرفته میشود. تحلیل متون با استفاده از نرمافزار اطلس تی و با استفاده از کدگذاری باز و محوری صورت میپذیرد.
- کدگذاری باز
کدگذاری باز[21]، فرایند تحلیلی است که از طریق آن، مفاهیم شناسایی شده و ویژگیها و ابعاد آنها در دادهها کشف میشوند. در این مرحله، مقولههای اولیه اطلاعات در خصوص پدیده در حال مطالعه از طریق بخشبندی[22] اطلاعات شکل میدهد. پژوهشگر مقولهها را بر دادههای جمعآوری شده نظیر مصاحبهها، مشاهدات و وقایع یا یادداشتهای خود بنیان میگذارد (استراوس و کوربین[23]، 1998).
- کدگذاری محوری
فرایند ربطدهی مقولهها به زیرمقوله و پیوند دادن مقولهها در سطح ویژگیها و ابعاد است این کدگذاری به این دلیل محوری نامیده میشود کدگذاری حول «محور» یک مقوله تحقق مییابد. اشتراوس در مرحله کدگذاری محوری از چند اقدام اساسی بحث کرده که در جدول (2) نشان داده شده است (استراوس و کوربین، 1998).
جدول 2. مراحل کدگذاری محوری
1 |
بیان کردن ویژگیهای یک مقوله و ابعاد آن؛ اقدامی که هنگام کدگذاری باز شروع میشود. |
2 |
شناسایی شرایط گوناگون، کنش یا برهم کنشهای گوناگون و پیامدهای گوناگون مربوط به یک پدیده. |
3 |
ربطدهی یک مقوله به زیر مقولههایش از طریق گزارههایی که چگونگی ربط آنها به همدیگر را مطرح میکند. |
4 |
جستجوی سرنخهایی در دادهها که بر چگونگی ربطدهیهای ممکن مقولههای اصلی به هم دلالت دارد. |
منبع: استراوس و کوربین، 1998.
در مرحله کمّی، از نرمافزار SPSSبرای تحلیل نتایج پرسشنامه و همچنین، آزمونهای پیشبین بهره گرفته میشود.
- نمونهگیری کیفی
مصاحبهشوندگان شامل استادان دانشگاه و برخی کارفرمایان مطلع پروژههای شهر پرند بودند. دادههای دریافتی از مصاحبهشوندگان پس از انجام 31 نوبت مصاحبه، پاسخهای مصاحبهشوندگان، از مضامین جدیدی برخوردار نبوده و این نکته نشان میدهد که مصاحبه به حد اشباع رسیده است. ازاینرو، حجم نمونه منتخب به روش اشباع نظری معادل با 31 نفر برآورد شده است که مطابق با اصول نظریهپردازی دادهبنیاد، به این امر پرداخته شد.
جدول 3. توزیع فراوانی برای وضعیت تخصص مصاحبهشونده
مصاحبه شوندگان |
تعداد |
درصد فراوانی |
درصد تجمع |
اساتید جغرافیا و برنامهریزی شهری |
9 |
29 |
29 |
اساتید برنامهریزی شهری و منطقهای |
12 |
38 |
67 |
خبرگانی که بر روی پروژههای شهر پرند کار کردهاند |
10 |
33 |
100 |
مجموع |
31 |
100 |
- |
منبع: یافتههای پژوهش
- نمونهگیری کمّی
در گام بعدی، بنا به استخراج متغیرها از متون و اسناد و همچنین مصاحبههای نیمه ساختاریافته، پرسشنامه بسته با پاسخهای پنج درجهای طیف لیکرت، پرسشنامه تدوین شد. سوالات پرسشنامه مرتبط با سوال اصلی و فرعی پژوهش تنظیم شد. بر اساس طیف لیکرت، نمره 5 برای «تأثیر خیلی زیاد» و نمره 1 برای «تأثیر خیلی کم» در نظر گرفته میشود و برای به حداقل رساندن هزینه و زمان، تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان، 127 نفر انتخاب شد که پرسشنامه به تناسب جمعیت و تفکیک زن و مرد و به صورت تصادفی بین افراد توزیع گردید.
- محدوده مطالعاتی
شهر جدید پرند، در فاصله حدود 35 کیلومتری جنوب غرب تهران مکانیابی شده است. از نظر تقسیمات سیاسی، در جنوب غرب و در محل خروج از استان تهران به استان مرکزی قرار گرفته است. محدوده شهر جدید پرند از موقعیت استقرار منطقهای خاصی برخوردار است که اهم ویژگیهای آن را میتوان چنین برشمرد: شهر پرند نقطه تلاقی حوزههای کرج – شهریار و اسلامشهر – رباط کریم و در حد فاصل سه مرکز ملی تبادل کالا و مسافر کشور در فراسوی کمربند سوم تهران قرار گرفته است و دارای دو منطقه ویژه اقتصادی نیز در اراضی فرودگاه امام و فرودگاه پیام احداث شوند قابل توجه است (طرح جامع شهر پرند، 1390).
تصویر 1. محدوده مطالعاتی پژوهش
4. یافتههای پژوهش
در ادامه، نتایج پژوهش در دو سطح کیفی و کمّی ارائه میگردد.
یافتهها کیفی
اولین بخش به یافتههای کیفی اختصاص داده شده است.
کدگذاری باز
در این مرحله، دادههای گردآوری شده، مرور شده و از زوایای گوناگون به آن توجه شده است. در این مرحله، پژوهشگر با مرور مجموعه دادههای گردآوری شده تلاش میکند مفاهیم مستتر در آن را بازشناسد. در نهایت، اطلاعات حاصل از مصاحبه با جامعه مصاحبهشوندگان شامل تصمیمگیران و استادان دانشگاه شهر پرند، 61 مفهوم در ارتباط با رقابتپذیری شهر پرند استخراج گردید. این ساختار تجربه بر اساس تجربه سه گروه افراد بوده است:
1) استادان دانشگاه پرند؛ 2) استادان دانشگاههای دیگر که ساکن شهر پرند هستند؛ 3) افراد خبرهای که روی پروژههای شهر پرند کار کردهاند.
در خلال مصاحبههای نیمهساختاریافته از کارشناسان، کدهای مفهومی استخراج شد که از واکاوی عمیق آن، درونمایه اصلی مؤلفههای تأثیرگذار بر رقابتپذیری شهر پرند قابل دسترسی است. از اینرو، تحلیل یافتهها بیانگر این نکته میباشد که درونمایه اصلی، متأثر و مشتمل بر درونمایههای فرعی دیگری است؛ اهمّ کدهای مفهومی فرعی در زیر ارائه میشود.
اعتماد مردم به دولت؛ کنترل کیفیت کالا و خدمات؛ قیمتها و هزینهها؛ ارائه خدمات؛ زیرساختهای جادهای؛ خدمات رفاهی؛ سرمایهگذاری بخش خصوصی.
از این تعداد، 106 کد سطح اول بدون احتساب همپوشانی آنها استخراج شد. با احتساب همپوشانی و ادغام آنها برای کدگذاری دقیقتر و تسهیل در روند پژوهش، 97 کد اولیه باقی ماند. پس از آن، این کدها بر اساس تشابهات و تفاوتهایشان با هم مقایسه و طبقهبندی شدند. حاصل این طبقهبندی، 83 مفهوم بود. در ادامه این مفاهیم نیز بر اساس تشابهات و تفاوتهایشان در طبقاتی دستهبندی شدند. حاصل این دستهبندی تولید 61 طبقه اولیه در روند کدگذاری باز بود.
تصویر 2. کدگذاری باز نشانههای شیعی مؤثر در حس مکان
منبع:یافتههای پژوهش
کدگذاری محوری
در این مطالعه، در کدگذاری محوری، طبقات شکلگرفته در کدگذاری باز با یکدیگر مقایسه و ارتباط با زیرطبقات بررسی شد. طبقات مشابه با هم ادغام شدند. در کدگذاری محوری برقراری ارتباط مجدد دادههایی که در کدگذاری باز شکسته شده بودند، میباشد. در این مرحله از طبقهبندی، کدها با توجه به ویژگیها و ابعاد مشترکشان، حول یک محور اصل قرار گرفتند تا زمینه پدیدار شدن فرایند نهفته در دادهها فراهم شود.
در کدگذاری محوری، طبقات به طور نظاممند توسعه مییابند و با زیرطبقات خود ارتباط پیدا میکنند. برای این منظور، تمامی کدها مجددا بررسی شدند و کدهایی که دارای ویژگیهای مشترک بودند، دوباره، دستهبندی شدند. طبقات اصلی بر اساس مفاهیم درون آن نامگذاری شدند. در طی این فرایند، 61 مفهوم به دست آمده در کدگذاری باز، به 19 مفهوم اصلی و محوری تقلیل یافت.
تصویر 3. کدگذاری محوری رقابتپذیری شهر جدید پرند
منبع: یافتههای پژوهش
سپس، نتایج حاصل از کدگذاری باز و محوری در تدوین پرسشنامه استفاده شد.
یافتههای کمّی
طبق آمار توصیفی، 97 نفر (3/76 درصد) از جامعه نمونه، مرد و 30 نفر (7/23 درصد) زن بوده و بیشتر این استادان در حوزه شهرسازی از تخصص برخوردارند. در این قسمت، از نشانگرهای مستخرج از اسناد معتبر برای تحلیل استفاده میشود.
بر اساس طیف لیکرت، هر سوال، دارای پاسخی با دامنه معنایی از یک تا پنج برخوردار است. بر این اساس، نمره هر سوال، از مقداری بین پنج الی بیست و پنج برخوردار خواهد بود. در این معنا، میتوان نمرات داده شده به گزینهها را بدین صورت دستهبندی نمود: افرادی که نمرهای بین پنج الی یازده به گزینهای داده باشند، آن را ضعیف برآورد کرده، امتیاز دوازده الی هجده از نشانگر کیفیت متوسط و نوزده الی بیست و پنج بر نظر خوب و مطلوب پاسخدهنده تاکید دارد.
مهمترین مؤلفههای نمودار فراوانی به شرح زیر میباشند. بر اساس نمودار (1)، توزیع و سهم هر فراوانی بدین شرح خواهد بود که حاکمیت قانونی و سازمانی، سرمایهگذاری، آزادی اجتماعی و امنیت، از سهم فراوانی بیشتر برخوردار بوده و بدین معنا، از نظر پاسخدهندگان، این مولفهها، نقش برجستهتری در رقابتپذیری شهر پرند دارند و کمترین سهم فراوانی مربوط به عدالت است.
نمودار 1. توزیع فراوانی مؤلفههای رقابتپذیری شهر پرند
منبع: یافتههای پژوهش
به عبارت دیگر، هریک از نشانگرها که دارای میانگین بالاتر و ضریب تغییرات پایینتر میباشد، به مطلوبیت نزدیکتر است و میتوان آن را نقطه قوت یا مثبت تلقی کرد؛ از اینرو، لازم است، پارامترهای میانگین، انحراف معیار (انحراف استاندارد) و ضریب تغییرات مورد محاسبه قرار گیرد. برای این منظور، میانگین و انحراف استاندارد با استفاده از نرمافزار SPSS مورد سنجش قرار میگیرد؛ اما، ضریب تغییرات را باید با استفاده از فرمول زیر مورد محاسبه قرار داد.
1 > = فرمول محاسبه ضریب تغییرات > 0.1
در رگرسیون چند متغیره، در هر مرحله، متغیر مستقل را میتوان وارد یا حذف کرد تا سرانجام مدل بهینه به دست آید. با نگاهی به معادله یاد شده میتوان دریافت با افزایش (یا کاهش) یک واحدی از نشانگرهای رقابتپذیری و با ثابت بودن دیگر عوامل، متغیرهای موجود در آن به میزانهای مختلفی تحت تأثیر قرار میگیرند که بیشترین آن به حاکمیت قانونی و سازمانی و نیز سرمایهگذاری، که ضریب تعیین هر یک از آنها یک میباشد، تعلق میگیرد و مولفههای سیاستگذاری با مقدار 967/0 و فضای سیاسی ملی با مقدار 846/0 در مرتبههای بعدی قرار میگیرند و کمترین آنها، عدالت با مقدار 383/0 میباشد. نشانگرهای دیگر، دارای ضریب تعیین در محدوده متوسط بودهاند.
جدول 4. رگرسیون گام به گام هریک از متغیرهای رقابتپذیری شهر جدید پرند
درجه آزادی |
معناداری |
T |
β |
B |
F |
ضریب تعیین |
مقیاس |
ابعاد |
383 |
000/0 |
522/46 |
781/0 |
000/1 |
222/527 |
615/0 |
ثبات اقتصاد ملی |
اقتصادی |
383 |
000/0 |
152/42 |
732/0 |
000/1 |
122/405 |
689/0 |
نظام توزیع کالا و خدمات |
|
383 |
000/0 |
321/20 |
663/0 |
000/1 |
412/382 |
000/1 |
سرمایهگذاری |
|
383 |
000/0 |
876/25 |
410/0 |
000/1 |
782/656 |
732/0 |
نظام تولید |
|
383 |
000/0 |
215/19 |
543/0 |
000/1 |
782/489 |
674/0 |
کارآمدی فضای اقتصادی |
|
383 |
000/0 |
441/18 |
652/0 |
000/1 |
683/849 |
753/0 |
رقابت آزاد |
|
383 |
000/0 |
215/19 |
543/0 |
000/1 |
782/489 |
674/0 |
امنیت |
اجتماعی – فرهنگی |
383 |
000/0 |
341/21 |
662/0 |
000/1 |
643/673 |
467/0 |
باورهای مردم |
|
383 |
000/0 |
341/21 |
662/0 |
000/1 |
643/673 |
496/0 |
مشارکت مردم |
|
383 |
000/0 |
134/11 |
662/0 |
000/1 |
623/643 |
383/0 |
عدالت |
|
383 |
000/0 |
441/18 |
652/0 |
000/1 |
683/849 |
753/0 |
اعتماد |
|
383 |
000/0 |
173/49 |
483/0 |
000/1 |
945/184 |
571/0 |
زیرساخت دانشی-پژوهشی و مهارتی |
زیرساختی |
383 |
000/0 |
963/47 |
464/0 |
000/1 |
748/276 |
770/0 |
زیرساخت دسترسی |
|
383 |
000/0 |
226/46 |
452/0 |
000/1 |
943/199 |
795/0 |
زیرساختهای گردشگری |
|
383 |
000/0 |
215/25 |
720/0 |
000/1 |
782/489 |
750/0 |
زیرساختهای انسانی |
|
383 |
000/0 |
223/40 |
662/0 |
000/1 |
343/217 |
846/0 |
فضای سیاسی ملی |
نهادی – سیاسی |
383 |
000/0 |
215/18 |
420/0 |
000/1 |
782/489 |
967/0 |
سیاستگذاری |
|
383 |
000/0 |
321/20 |
663/0 |
000/1 |
412/382 |
000/1 |
حاکمیت قانونی و سازمانی |
|
383 |
000/0 |
876/25 |
410/0 |
000/1 |
782/656 |
732/0 |
آزادی اجتماعی |
منبع: یافتههای پژوهش
5. نتیجهگیری و پیشنهادها
این پژوهش سعی کرده است بر مبنای شناخت مؤلفههای مختلف رقابتپذیری شهر پرند، به بررسی مؤلفهها و چگونگی اثرگذاری عناصر تشکیلدهنده رقابتپذیری شهر پرند بپردازد. با توجه به نتایج بهدستآمده نمودار زیر ترسیم شده است.
نمودار 2: میزان تأثیر عوامل رقابتپذیری شهر پرند
به طور کلی، رقابتپذیری شهری شهرهای جدیدی چون پرند را میتوان بر اساس مقولات کلانی (ابعاد) مانند اقتصادی، فرهنگی – اجتماعی، زیرساختی و سیاسی – نهادی بررسی کرد. یافتههای پژوهش نشان داد، از نظر کارشناسان و مصاحبهشوندگان، در بعد اقتصادی، مولفه «سرمایهگذاری» به عنوان اولین معیار در دسته عوامل اقتصادی میتواند به میزان زیادی در پدیده رقابتپذیری شهری شهر پرند موثر باشد.
یکی از شیوههای مهم تأمین مالی در میان کشورها، سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری منبعی برای رشد اقتصادی، انتقال فناوری، ایجاد اشتغال و توسعهی فعالیتهای اقتصادی است. فعالیتهای اقتصادی شهر که اغلب در مستندات، بر پایهی فعالیتهای صنعتی، گردشگری، خدماتی و ... با آمارهای دورهای توصیف میشوند و مورد برنامهریزی قرار میگیرند درنتیجه شایسته است که باتدبیر صحیح و جامع که نشأتگرفته از سایر عوامل درهمتنیدهی مطرح در امور شهری و منطقهای کمک گرفته و با تکیهبر پتانسیلهای موجود ازجمله فرودگاه بینالمللی امام خمینی که یکی از مراکز عمده فعالیتی – خدماتی سطح ملی بر تقویت گرایشات موجود جهت سکونت و فعالیت در پرند مؤثر بوده است، درصدد جبران کمبودهای شهر با تمسک به قوت و فرصتهای آن باشد زیرا بخش قابلتوجهی از شاغلان فرودگاه امام در این شهر هستند و این عامل در جذب سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی بسیار مؤثر است. در قالب راهکارهای اجرایی میتوان زمینهسازی بستر سرمایهگذاریهایی از مناطق، برون منطقهای در استان را بهواسطهی منابع بالقوهی آن (ازجمله نزدیکی به تهران و شهرهای صنعتیتر همچون قزوین و یا استان البرز، کانونهای صنعتی خصوصاً حسنآباد، منطقه ویژه گردشگری زرندیه و فعالیتهای گردشگری و اوقات فراغت جنوب تهران و ...) عنوان کرد.
یکی از الگوهای متداول و پایدار رقابتپذیری و افزایش مشارکت مردمی، عدالت اجتماعی است. بنا به پژوهشی که انجام گرفت این عامل کمترین تأثیر را بر رقابتپذیری شهر پرند دارد. این امر در حالی است که بخش عدالت اقتصادی، رابطه تنگاتنگی با عدالت اجتماعی و فرهنگی دارد. در تحول اقتصادی، اعتلای معنوی انسانها در کنار ترقی مادی، سبب ایجاد اقتصاد سالم همراه با استقلال و امنیت و توزیع عادلانه ثروت میشود. در بعد نهادی-سیاسی، دو متغیر حاکمیت قانونی و سازمانی و سیاستگذاری تأثیر زیادی بر رقابتپذیری شهر پرند دارد. زیرا در صورت وجود نهادهای ناکارآمد نظیر نهادهایی که بهجای تسهیل قواعد بازی، شدت مانع را ورود در بازارهای اقتصادی، سرمایهگذاریها، میزان مشارکت مردم، کاهش اعتماد و امنیت و غیره را افزایش دهد موجب عدم توسعه در این شهر علیرغم وجود پتانسیلهای رشد خواهد شد. درواقع نهادهای سیاسی اعم از رسمی و غیررسمی تعیینکننده انگیزهها و محدودیتهای توسعه شهری است. درجهت افزایش میزان رقابتپذیری شهرهای جدید در ایران پیشنهادهای زیر ارائه میشود:
افزایش کیفیت کالا و خدمات و ایجاد سهولت دسترسی به آنها؛ ایجاد سهم متعادل برای سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی؛ کنترل نرخ ارز جهت جلوگیری از تورم و دادن وامهای بانکی با سود کم به تولیدکنندگان؛ ایجاد زمینه رقابتی آزادانه در فضای اقتصادی؛ شرکت عمران شهر جدید پرند طیف وسیعی از وظایف از جمله برنامهریزی، امکانسنجی اجرای برنامههای عمرانی برای رشد و توسعه هر چه بیشتر شهر جدید پرند در نظر گیرد.
[1] Competitiveness
[2] Karl Kresl
[3] Chang, Chen, Lin, & Gao
[5] Dijkstra, Annoni & Kozovska
[6] World Economic Forum
[7] Absolute Advantage
[8] Comparative Advantage
[9] Camagni
[10] Mullen & Marsden
[11] Martin
[12] Sáez & Periáñez
[13] Porter
[14] GDP
[15] Boothe & Philip
[16] Stimson, Stough & Roberts
[17] به دلیل رعایت اختصار از تشریح یکایک طبقات خوداری شده است.
[18] Metropolitan
[19] Ebenezer Howard
[20] Zamani & Arefi
[21] Open Coding
[22] Segmentation
[23] Strauss & Corbin